مانگای دورورو: داستانی از شجاعت و نبرد با شیاطین
مانگای دورورو حول محور شخصیتهای اصلی، هایاکیمارو و دورورو، در ژاپن قرن ۱۶ میلادی میچرخد. این داستان در دوران فئودالیسم و جنگهای داخلی، روایتگر یک داستان ترسناک و هیجانانگیز است.
خلاصه داستان:
هایاکیمارو، یک سامورایی جوان، به دلیل پیمانی که پدرش با شیاطین بسته، به دنیا آمده است. پدر او، دایکون، برای کسب قدرت و فرمانروایی بیشتر، ۴۸ قسمت از بدن پسرش را به شیاطین تقدیم میکند. بنابراین، هایاکیمارو با بدنی ناقص و فاقد بسیاری از اعضای حیاتی به دنیا میآید و از بدو تولد کور، بیدست و بدون احساسات است.
با این حال، هایاکیمارو تصمیم میگیرد تا اعضای بدنش را بازیابی کند و سفر طولانی و خطرناکی را آغاز میکند. در این مسیر، او با شیاطین مختلفی مواجه میشود و هر بار که یکی از آنها را شکست دهد، یک قسمت از بدنش را به دست میآورد.
در طول سفرش، هایاکیمارو با دورورو، یک دزد جوان و شجاع، آشنا میشود. دورورو به او ملحق میشود و در کنار هم با چالشها و خطرات زیادی روبرو میشوند.
چرا دورورو خاص است؟
این مانگا به دلیل عناصر وحشت، فلسفه عمیق و بررسی عواطف انسانی مورد تحسین قرار گرفته و به عنوان یکی از آثار کلاسیک در ادبیات ژاپن شناخته میشود. اگر به دنبال داستانی پر از ماجراجویی و تفکر هستید، دورورو قطعاً گزینهای مناسب برای شماست.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.