خلاصه داستان:
هاتور چیسه فقط 16 سالشه، ولی اون همه چیشو از دست داده. اون بدون هیج خانواده و امیدی زندگی میکنه، به نظر میرسه که همهی درها به روی اون بسته شده. ولی یه شانسی که ممکنه چرخ پوسیدهی سرنوشت به حرکت در بیاره به سمت اون میاد، در تاریک ترین لحظات زندگیش جادوگری جلوی او پدیدار میشه، و به اون شانس دوباره ای پیشنهاد میده که اون نمیتونه رد کنه، جادوگری که به نظر به شیطان ها نزدیکتر میاد تا انسان ها، به نظرتون نور امید رو به اون میرسونه یا اونو به اعماق تاریکی میکشه؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.